خود ارضائی بخش طبیعی از سلامت جنسی است، یک فعالیت سرگرم کننده که روشی برای لذت بردن از بدن شخص توسط خوده او است.
چطور خودارضایی را ترک کنم؟
با این حال اگر خود ارضائی کردن مانع از انجام وظایف روزمره شما می شود یا در مواقعی با انجام کار های شما تداخل پیدا می کند، وقت آن رسیده تعادل را در زندگیتان برقرار کنید.
چیزی که باید به خاطر داشته باشید این است که؛ خود ارضائی عوارض جانبی ندارد (تا حدی که از وسایل فیزیکی با خشونت استفاده نشود)
اما اگر بر اساس عقاید دینی مایل به کنترل و ترک خودارضایی هستید ما را دنبال کنید
تربیت مهمترین مسئولیت پدر و مادر نسبت به فرزند است. آینده کودک در گرو رفتار صحیح والدین و نشاندادن عکسالعملهای مناسب در موقعیتهای خاص است. در عین حساسبودن تربیت صحیح، با عمل به چند نکته میتوان با موفقیت بدان رسید. ما بهعنوان والدین موفق باید فرزندانمان را بهگونهای ترغیب کنیم که از درون، احساس خوبی نسبت به خود داشته باشند و اعتمادبهنفسشان تقویت شود و احساس کنند مورد علاقه ما هستند. اگر فرزندان توسط ما در چنین شرایطی قرار گیرند دیگر برآوردهنشدن نیاز به قدرت یا محبت، آنها را بهسمت انحراف نمیکشد. چند روش زیر به کودکان ما کمک میکند که حس بهتری نسبت به خود پیدا کنند و احساس امنیت کنند.
از لحظاتی که باهم هستید استفاده کنید
اعتمادبهنفس کودک شما تحتتأثیر کیفیت اوقاتی است که شما با او صرف میکنید، نه مقدار و زیادی این زمان! در زندگیهای بسیار شلوغ این زمانه اکثر ما در فکر کارهای بعدی یا عقبافتاده و مشغلههای روزمره هستیم و در حالیکه فرزندمان با ما صحبت میکند صد درصد حواسمان متوجه او نیست. اکثرا وانمود میکنیم که گوش میدهیم! خیلی اوقات هم تلاش فرزندان را که سعی میکنند با ما ارتباط برقرار کنند نادیده میگیریم. اگر اوقات مفیدی را هر روزه به کودک اختصاص ندهیم (اوقاتی که فقط متوجه او باشیم) کمکم ناهنجاریهای رفتاری در او بروز خواهد کرد. مهم است که بهدرستی احساسات کودک را درک کنیم و اینگونه مساله را نبینیم که آیا احساسات او درست هستند یا غلط. وقتی کودک میگوید: مامان، تو هیچوقت به من توجه نداری (در حالیکه شما تازه با او بازی کردهاید) او فقط احساسش را بیان کرده. در این موقع بهتر است به احساسش ارزش دهید و بگویید: بله، احساس میکنم خیلی وقت است که با هم بازی نکردهایم.عمل بهتر از حرف است. آمار نشان میدهد که ما هر روز صدها درخواست از فرزندانمان میکنیم. عجیب نیست که آنها گوششان از حرفهای ما پر است! بهجای آنکه مرتب اظهار گلهمندی کنیم، از خود بپرسیم الان چه رفتار مؤثری میتوانم داشته باشم؟ به کودک کمک کنید که احساس توانمندی کند. اگر این راه را شما به آنها نشان ندهید خودشان راههای نامناسبی برای کسب احساس قدرت پیدا میکنند. راههای مناسب عبارتند از: از آنها مشورت بخواهید، به آنها اجازه انتخاب بدهید، بگذارید در محاسبه حساب و کتابهای مخارج کمکتان کنند، بعضی وقتها پختوپز یا خرید را به عهده آنها بگذارید. یک کودک دوساله میتواند در شستن ظروف ملامین یا سبزیجات کمک کند یا کفشها را جابهجا کند. ما اغلب خودمان همه کارها را انجام میدهیم، چون برایمان بیدردسرتر است؛ ولی نتیجهاش آن است که آنها احساس بیاهمیتی میکنند. بگذارید فرزندان نتایج طبیعی کارها را تجربه کنند. از خود بپرسید اگر من در این مورد دخالت نمیکردم چه میشد؟ وقتی ما در هر مسالهای حتی مواردی که نیازی به ما نیست دخالت میکنیم، کودک را از تجربه کسبکردن و دیدن نتایج طبیعی اعمالش محروم میکنیم. وقتی میگذاریم نتایج کارها به تجربه کودک بیفزاید، دیگر با نقزدن و نصیحت زیاد، روابطمان را با او خراب نمیکنیم. مثلا اگر فرزندتان ناهارش را فراموش میکند، شما آن را یادآوری نمیکنید تا خودش راه درست را پیدا کند و اهمیت بهخاطرسپردن را درک کند.
بگذارید با قانون خانه آشنا شود
بسیاری از مواقع، رسیدن به نتایج امور آنقدر طولانی است که نمیتوان آنها را به سادگی تجربه کرد. در اینگونه موارد دریافت عواقب منطقی راهکاری مناسب است. در چنین حالتی نتیجهای که کودک از کار خود میبیند باید با نوع عملکرد او مرتبط باشد، مثلا اگر او فراموش کرد کتاب داستانش را از منزل دوستانش بیاورد و شما یک هفته به او کممحلی میکنید، این موضوع فقط باعث رنجش خاطرش شده و بهجای ماندن یک خاطره تلخ برای او میشود. اما اگر کتابش را برگردانید و به او بدهید و فقط به اندازه قیمت کتاب از پول هفتگیاش کم کنید، با قانونمندی خانه آشنا میشود بدون آنکه کدورتی پیش آید. از برخورد اجتناب کنید. ممکن است فرزندتان شما را در یک موقعیت خاص مثلا با اظهار خشم یا حرفهای غیردوستانه بیازماید. در این حالت بهتر است اتاق را ترک کنید یا به او بگویید اگر تکرار کند شما به اتاق دیگری میروید. البته با حالت عصبانیت و خشم خارج از کنترل محل را ترک نکنید.
چگونه با فرزند صحبت کنید
هرگز به کودک نگویید که تو بدی، زیرا اعتمادبهنفسش را خراب میکند. به او بفهمانید که شما از خود او بدتان نمیآید بلکه خیلی هم دوستش دارید، فقط از آن رفتار ناخرسند هستید. او بد نیست بلکه آن رفتار بد است! برای آنکه کودک اعتمادبهنفس داشته باشد باید بداند که بدون هیچ قید و شرطی دوستش دارید. بدون توجه به این که چه میکند، به هر حال دوستش دارید. او را مدام به دریغکردن عشقتان و اظهار اینکه دوستت ندارم تهییج نکنید. هرگاه نسبت به عملکرد خود تردید داشتید از خود بپرسید آیا قانونمندی و قیود من به اعتمادبهنفس کودکم کمک میکند؟ همزمان مهربان و محکم باشید. مثلا به او بگویید: تا یک ربع دیگر تو را سوار اتومبیل میکنم و به مدرسه میبرم. لباست را میتوانی تا آن موقع بپوشی. شما در عین حال که سر وقت به حرفتان عمل میکنید از اینکه احتمالا لباسش را نپوشیده عصبانی نشوید، چون این کار را در اتومبیل هم میتواند انجام دهد. همیشه ببینیم که درخواستمان از کودک از روی عشق است یا خشم؟
عاقبتاندیشی مهم است
اکثر ما میخواهیم خیلی فوری همه امور را تحت کنترل درآوریم و دنبال راههایی برای رسیدن به این هدف هستیم. درنتیجه فرزندان احساس میکنند تحت فشار و زور هستند. اما هر قدر نکات بیشتری را از آنها انتظار داریم خودمان هم باید در رفتارمان ملاحظه بیشتری داشته باشیم. مثلا اگر عصبانی شویم و کودک را تنبیهبدنی کنیم او از رفتارمان خواهد آموخت (حتی اگر خلاف آن را به او نصیحت کنیم) که برای به دست آوردن آنچه میخواهد باید متوسل به زور شود. صریح و شفاف صحبت کنید. اگر نظرتان این است که در فروشگاه نباید برایش آبنبات خریده شود این مساله را با اخم یا بگومگو یا عصبانیت اظهار نکنید. به سادگی آن را با خوشرویی بگویید و به آن نیز عمل کنید. اگر دوپهلو صحبت نکنید و نظرتان را ساده و شفاف بگویید، کودکتان میآموزد که به شما احترام بیشتری بگذارد. تربیت صحیح امر پیچیدهای نیست ولی عمل به آن همت و دقت میخواهد و همسران برای رسیدن به آن باید توافق و عزم مشترک داشته باشند.